وب جديد من!...

سلـــــــــــــــــــــــــــــــام
من يه وبلاگ تازه باز كردم
بياين ببينينش نظر بدين
خودم خيلي دوسش دارم
آدرسشم اينه:
www.sany-Depp.blogfa.com

جاني جـــــــــــــــــــــــــــونم!...

اين اقاي گونه قشنگ الگوي ما تو رشته بازيگرين

اسمشونم جان كريستوفر دپه معروف به

"جاني دپ"

جاي پدر _ دختري باشه

خيلي ميخوامش. گونه هاشو چشاش شبيه خودمه

مرتيكه 50 سال سن داره

چرا چشات گرد شد؟؟؟

تازه 9 ژوئن رفت تو 50 سالگي بچه ام.

خب مگه چيه دوس داشتن كه پير و جوون نميشناسه.

راستي من "تيم برتون" هم خيلي دوس دارم

چون فيلمايي كه ميسازه علاوه بر حضور جاني تو همشون

موضوع هاييه كه مورد علاقه منن.

نميدونمــــــــــــــ!...

بازم سلــــــــــــــــــــــام.

نميدونم  آفتاب از كدوم طرف در اومده كه

تصميم گرفتم

يه مطلب عاشقـــــــــونه درج كنم.

نـــــــــــه...

نگـــــــــــو نميشـــــــــــه...

نگو قصهء ما هميـــــــــنه.ديگه تمومـــــــــــــــــــــه.

نه...نه...نه...

نگو تمومــــــــــه.

تو ميخواي از من جدا شي دلم ميدونه.

نـــــــــــــــه...باورم نميشه.تو ميگفتي

با من مي موني واسه هميشـــــــــــــه

نــــــــــــــــــــــه...نــــــــــــه...نـــــــه

اينجوري نميشه.بدون تو نميتونم.

ميخوام"فريااااااااااااااااااااااد"بزنم

بگم:

"دوســــــــــــــت دارمــــــــــــــــــــ"

"دوست دااااااااااااارمــــــــــــــــــــــ"

تا وقتي كه من زنده باشم

ميــــــــــــميــــــــــــــرم با تو نباشم.

"دوستـــــــــــــــــــــ دارم"...دوستـــــــــــــــــ دارم"...

تويي دليل زنده بودن...معني تنها نبودن...

دوســــــــــــــــت دارمــــــــــــــــ .

نــــــــــه...نگو نميــــــــــــشه.

بيا عاشق هم بمونيم تاهمـــــــــيشه

نه...نه...نــــــــــــــــه

عادتــــــــــــم نميشــــــــــه.

بدون تو نمي مونـــــــــــم.

ميخوام فريــــــــــــــــــــــــــاد بزنم ...

بگـــــــــــــــــــــــم:

دوســـــــــــــــــت دارمـــــــــــــــــــ

« دوووووووووستــــــــــــــــــــــــ دارمــــــــــــــــــــــــ »

دختروووووووووووووووووووووونه!...

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

من امروز قد يه دنيا انرژي دارو و خوش حالم

ميدونين چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چـــــــــــــــــــون:

امروز روزه دختراسسسسسسسسسسسسس

هاي پسرا

كور شين اگه تبريك نگين

اگه به من نميگين

لا اقل به

دافاتون بگين...

هـــــــــــــــــــــه هـــــــــــــــــــه هـــــــــــــــــــــــه

نميدونه!...

  هيچ كس نميدونه چه جوري شروع ميشه. با نگاه يا لبخند... اما نيرويي داره كه مثل چسب قوي عمل ميكنه. همه اول وانمود ميكنن كه عاشق نيستن ولي فقط خودتو تو آينه نگاه كن...

حوا گونه!!!


شيطان نيستم

فرشته هم نيستم

خدا هم نيستم

فقط "زنم"

از نوع ساده اش

"حوا" گونه فكر مي كنم

فقط به خاطر يك "سيب"

تا كجا بايد تاوان داد؟؟؟

تف جاستين روي دخترا

" />

10باره سلااااااااااااااااااااااااااااااااااام(:

يه سوالي داشتم ازتون.

حاضرين؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نميدونم ميدونين يا نه اما چند روز پيش يه گله دختر و پسر

شاسكول زير هتل"جاستين بيبر"جمع شده بودنو بش گفته بودن

كه بياد از روي پنجره طبقه4هتل روشون تف كنه

اونام انقد ذوق كرده بودن بيچاره ها كه انگار خرا رو انداخته باشن تو كارخونهء تيتاپ...(:

حالا سوال من از شما اينه:

اگه تو اين موقعيت قرار بگيرين چي كار ميكنين؟؟؟

دليلتونم بگين بي زحمت...(:

ليلي

يه روزي دنيا خوب بود و آروم بود

واسه زندگي همه چي اسون بود

هركي كارشو مي كرد

حالشو مي برد. تكليف روزاش معلوم بود.

يكي اومد گفت:

حالش بده...

قلبشو انگاري طوفان زده

يكيو ميخواد اسمش: ليليه

آره درسته مجنون بود.

داد ميزد مي گفت:

وعضش بده. آخه اگه ليلي جوابش رو نده

ميميره و  داغون ميشه. همه گفتن:

پاشو واسه مرد اين كارا بده.

زير لب هي ميگفت:

ليلي اگه نداشت به من هيچ ميلي

ظرفمو شيكوند چرا ظرف منو؟؟؟؟؟؟

اي واي ليلي

اخ خ خ خ ليلي.

"آي ليلي آي ليلي ليلي"

"آي ليلي اي ليلي ليلي"

اگه بقيشو دوس دارين بفهمين

بم خبر بديد تا درجش كنم.

بگو خپ پ پ پ...(:

همه چيز راجعبم

سلام سلام سلام

خب اينم پستم كه قولشو داده بودم:

"اسممو كه همه ميدونين. اما هر كي يه چيزي صدام ميكنه.

كلا اينا اساميه منن:

سيروان و زانيار-داداش-فسقلي-فمينيست كوچولو- جاني دپ-

شرلوك هلمز-خانم مارپل-فرهاد مجيدي-

سان سان و كچل استقلالي.اين كچل استقلالي

فلسفه داره كه ميگم براتون:

من جديدا مو هامو مدل مو هاي جاستين بيبر زدم

كه ما به اين مدل ميگيم:جاستيني. حالا اگه مدل

DIMONDSمو هاي ريحانا تو كليپ

باشه ميگيم ريحانايي...

خب داشتم ميگفتم. كجا بوديم؟؟؟ هان...

من مو هام خيلي كوتاهه كه دوستمون شبنم(تلخ مثل عسل)

از اين موضوع با خبره مگه نه شيوا جونم؟؟.بپرسين ازش.

از اين رو هست كه بابام بهم ميگه:

كچل استقلالي.كچلش از مو هام اومده

 خب...من تو رشتهء بازيگري مدرك دارمو تو دو تا فيلمم عرض اندام كردم كه يكي مستنده اون يكي فيلم كوتاه.

البته جديدا قراره يه فيلم ديگم بازي كنم. صدامم عاليه و قراره

صدا غايب بفرستم اكادمي گوگوش.راستي ما ماهواره نداريم.

عاشق جاني دپم. راستي داشتم زيگزاگه شبكه

نمايشو تماشا ميكردم داش راجع به جانيو فيلم جديدش حرف ميزد يه جيغي زدم كه مامانم يه دونه زد تو سرم.

راستي شيوا جون فيلم جديد نگرفتي؟؟؟؟

خب ديگه...من خيلي پر حرفم نه؟؟؟؟(:

جرويس پندلتون

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0in; line-height:120%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}

سلاااااام بچه ها.لطفا تا اخرشو بخونين.

يكي كه نه اسمشو ميدمنم نه ادرس وبشو

اومده بود وبمو گفته بود كه به وبلاگم نظارت داره و

هميشه مطالبمو ميخونه.بعدش گفته بود يكم بيشتر در باره ي خودم بگم منم اومدمو اين مطلبو درج كردم تا هم اون

درباره ام بدونه هم شما

راستي اسمشم درج ميكنه :

"جرويس پندلتون"

اگه دقت كنين ميفهمين كه همون بابا لنگ درازو ميگه

من كه ميگم چون ميدونه من بابا لنگ درازو دوس دارم

اينو ميگه شما چي فكر ميكنين؟؟؟؟؟؟نظرتونو بگين.

الان درباره ي خودم چيزي نميگم تا بمونه تو

خماري...پست بعديم همه چيزش راجع

به خودمه.بياين حتما...

خداجون...

سلاااااااااااام هم شيره ها و اقاداداشا.

نماز روزه هاتون قبول(البت فكر نكنم بويي برده باشين)

شوخي كردم ناراحت نشينا... اينم پست جديدمون.نظر يادتون نره وا............................................

  وقتي خدا دستانش را از پشت

روي چشمانم گذاشت 

از لاي انگشتانش انقدر محو

تماشاي دنيا شدم كه يادم رفت:

خدا منتظر است نامش را صدا كنم!...

بچه های والیبال

اقا تبریک.

یه تبریک بزرگ وهمچین جانانه واسه افتخار افرینی

بچه های والیبالمون تو کوبا.

خداییش شاه کار که میگن همینه به امام هشتم...

یا علی

آفتابگردان


تمام مزرعه ها كافر صدايش مي كردند

گل افتابگرداني را كه عاشق باران شده است!!!

منظورم از درج اين مطلب اينه كه:

وقتي يه چيزي جا افتاد ديگه نمي توني تغييرش بدي.

حتي افتابگردون هام ازادي ندارن

چه برسه به...

 

سلااااااااااااااااااااااااام:

ابجيا و داداشاي گلم.من ديروز رفته بودم خونه ي كسي اتفاقا يكي كه اسمشو نميگم اونجا بود.بد جوري رفته بود رو مخم يعني دلم ميخواس به قول يارو گفتني خفش كنم.اين اقا خيلي از خود راضي بود و هي ميگف زنا وظيفشون اينه كه مثل سگ(بلا نسبت همه ي خانوما)دور مردا بچرخنو  واسشون حمالي كنن.ميگف:زن مردو از بهشت خدا غافل كرد.منم كه بيشتر عقايدام فمينيستي.گفتم:ببين اقاي مثلا محترم درسته كه زن اين كارو كرده اما پشت هر مرد موفق يه زن موفق ايستاده.بر حسب اتفاق اين اقا يه زن داره كه بدون اجازش ابم نميخوره. بش گفتم شما توي خونه ام جلوي زنت از اين حرفا ميزني!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حالام واسه اينكه جواب همه ي مردايي كه اي عقيده ي مسخره رو دارن اين مطلبو درج مي كنم.اسمشم اينه(مثل يك خانم):

بامن مثل يك خانم رفتار كن

فكر ميكني كه كه هستي؟؟؟اين را

ميداني كه اگر اراده كنم ميتوانم بوجودت نياورم!.

اما مثل اينكه هميشه بايد يك شخصيت ديگري هم داشه باشم

تا با من درست رفتار كني.حواست را جمع كن من براي فروش نيستم.ميداني كه اگر دلم بخواهد توانايي اين را دارم كه نسل همه تان را منقرض كنم

نميدانم بايد كدام يك از القاب :

ليدي-دوشيزه-سنيوريتا- مادام بانو و دوشز

را بياورم تا با درست رفتار كني!؟

پس با من مثل يك خانم رفتار كن!!!!!!!!!!!

تولدمه...

تولدمه

سلامتی پدرم 

که برد منو نوک قله هل داد که بپرم

قول داد که پسرم شک نکن یه ذره ام یه روزی میاد میگی من از همه اینا بهترم

غرورم سر جاشه فرود و میپرم

بازیو میبازم قبل اینکه ببرم

۱۷ خرداد تولدم بود ...

تولدم مبارک...

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام:

معذرت واس سركار موندنتون.

به خدا منظوري نداشتم.داشتم به مامان كمك ميكردم واس كاراي اثاث كشي.ولی به قول بهرام:

بي خيالش.خانم هلمز اومده با يه عالمه درد دل و مطلب جديد

حالام فقط ميخوام باهاتون حرف بزنم:

لطفا نظرتونو بگين بم راجع به اينكه در مورد كي و چي بحث كنيم.خلاصه بعدشم هر نظر و پيشنهادي كه بهتر بودو انتخاب ميكنيمو راجع بش حرف ميزنم.اينجوري خوبه!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دعای قبل از خواب کودک خودخواه

 

خدايــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا!!

مرا ببخـــــــــــش!!

مي خواهم بخوابم ...

و اگر در خواب مردم

تمام اسباب بازي هايم را بشكن،

تا بچه ديگري با آنها بازي نكند !!

"  آمين "


...

                 وقتي به دنيا ميام ، سياهم ...                

     وقتي بزرگ ميشم ، سياهم ...


وقتي ميرم زير آفتاب ، سياهم ...

وقتي مي ترسم ، سياهم ...

وقتي مريض ميشم ، سياهم ...

 وقتي مي ميرم ، هنوزم سياهم ...

 و تو ...

…آدم سفيد
وقتي به دنيا مياي ، صورتي اي

وقتي ميري زير آفتاب ، قرمزي ...

       وقتي بزرگ ميشي ، سفيدي ...         

 وقتي سردت ميشه، آبي اي ...
  وقتي مي ترسي ، زردي ...

 وقتي مريض ميشي ، سبزي ...

وقتي مي ميري ، خاكستري اي ...

و تو به من ميگي رنگين پوست؟؟؟

بقچه ي ارزو

روز خوبي است.نسيمي مي وزد.اوبقچه اي را به همراه دارد

پس از پيمودن مسافتي به ديواري مي رسد.

ان ديوار

ديوار اميد است.او بقچه ي ارزو هايش را روي ديوار

اميد ميگذارد تا شايد خدا او را ببيند و ياد او بيفتد.

اناستازيا...

 

اناستازيا با*مرد هاي اشتباهي زيادي اشنا شده بود.**قرار هاي اشتباهي ميگذاشت

حرف هاي اشتباهي ميشنيد*وقلبش اشتباهي ميتپيد!*اناستازيا*اناستازيا*اناستازيا...

هيچوقت اشتباهي نبود*يه مادام واقعي با چشماي ميشي دامن پولكي وكفش هاي

پاشنه بلند طلايي! همين حالا داره بهت نيگا مي كنه*** بهش دروغ نگو!

نه ساعت

·  نه ساعت


آغازم میکند


نه تقویم پایانم میدهد


لحظه شمار اتفاقی هستم که نمی افتد


مثل پیراهن خیسم


که تاب می خورد و نمی افتد


کوچک که بودم


فکر میکردم -آب- چسبندگی دارد


و همیشه با دست خیس


به دوستانم دست می دادم


مثل حالا که فکر می کنم


دو دست خیس پیراهنم


باد را خشمگین کرده است


نه ساعت


نه تقویم


کاشا آفتاب


پیراهن سبک شده ام را


از بند رها کند...

 


سلاااااام دوستای قشنگم

ببخشید یه مدت نبودم>>>>>>>دیوونه میکنن درسا ادمو

ببخشید یکم دروغ بود>>>>>خب حق بدین بم دیگه اخه یه مدت حوسله ی هیچچچچچیو

نداشتم.راستیتو این مدت بیکار نبودما یه عالمه مطلب قشنگ قشنگ اوردم

خب دیگه حرف نمیزنم>>>>>>>>>>>>>به جاش نه ساعتو بخونینو نظرتونو بین

بخند مصنوعی

ساعتامون و ميشكونيم

سرعت نورو ميدونيم

مي شكونيم كهكشون فاصله ي بين ما رو

طلوع ما غروب ما شد

خواب نمون آرزومون دروغه پاشو

رابطه رو جويديم تا مولكولاشو

چيز جديدي نمياد تو روز ما تو

پس بخند مصنوعي

حتي اگه هست زوري

 آره با من

همرنگ من بودي

آروم و سرد بودي

با اين باور

با تو خاطره مو داشتم

صحنه هارو كاشتم

حتي وقتي دوستا

بد ما رو خواستن

جمله هارو ساختم

آدمارو باختم

حتي وقتي رفتي

ردپاتو خواستم

....

مست و هشیار

محتسب مستي به ره ديد و گريبانش گرفت

مست گفت : اي دوست اين پيراهن است افسار نيست

گفت:مستي زان سبب افتان و خيزان ميروي

گفت : جرم راه رفتن نيست ره هموار نيست

گفت مي بايد تو را تا خانه ي قاضي برم

گفت : رو صبح آي قاضي نيمه شب بيدار نيست

گفت: نزديك است والي را سراي انجا شويم

گفت:والي از كجا در خانه خمار نيست؟

گفت : تا داروغه را گوييم در مسجد بخواب

گفت مسجد خوابگاه مردم بدكار نيست

گفت: ديناري بده پنهان و خود را وارهان

گفت : كار شرع كار درهم ودينار نيست

گفت : از بهر غرامت جامه ات بيرون كنم

گفت : پوسيده است جز نقشي ز پود وتار نيست

گفت اگه نيستي كز سر درافتادت كلاه

گفت در سر عقل بايد بي كلاهي عار نيست

گفت مي بسيار خوردي زان چنان بي خود شدي

گفت اي بيهوده گو حرف كم وبسيار نيست

گفت بايد حد زند هشيار مردم مست را

گفت هشياري بيار اينجا كسي هشيار نيست

صبح بخیر ...

 

صبح به خیر

TEHRAN

من عاشق توام

خدا گمشده ای داشت

 هرکسی گمشده ای دارد،

و خدا گمشده ای داشت.

هرکسی دوتاست،

و خدا یکی بود.

و یکی چگونه می توانست باشد؟

هرکسی به اندازه ای که احساسش می کنند، هست،

و خدا کسی که احساسش کند، نداشت.

عظمت ها همواره در جستجوی چشمی است که آن را ببیند.

خوبی ها همواره نگران که آن را بفهمند.

و زیبایی همواره تشنه ی دلی است که به او عشق ورزد.

و قدرت نیازمند کسی است که در برابرش رام گردد.

و غرور در جستجوی غروری است که ان را بشکند.

و خدا عظیم بود و خوب و زیبا و پر اقتدار و مغرور،

امّا کسی نداشت.

و خدا آفریدگار بود و چگونه می توانست نیافریند.

زمین را گسترد و آسمان ها را بر کشید.

کوه ها برخاستند و رودها سرازیر شدند و دریاها آغوش گشودند.

و طوفان ها برخاست و صاعقه ها درگرفت.

و باران ها و باران ها و باران ها.

“در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود“.

و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود.

و با نبودن چگونه توانستن بود؟

و خدا بود و با او اعدام بود.

و عدم گوش نداشت.

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.

و حرف هایی هست برای نگفتن،

حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.

و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.

حرف های بی قرار و طاقت فرس

که همچون زبانه های بی تاب آتشند.

کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.

اینان در جستجوی مخاطب خویشند.

اگر یافتند آرام می گیرند

و اگر نیافتند ، روح را از درون به آتش می کشند.

و خدا برای نگفتن، حرف های بسیار داشت.

درونش از آن ها سرشار بود.

و عدم چگونه می توانست مخاطب او باشد؟

و خدا بود و عدم.

جز خدا هیچ نبود.

در نبودن، نتوانستن بود.

با نبودن، نتوان بودن.

و خدا تنها بود.

هرکسی گمشده ای دارد.

و خدا گمشده ای داشت.

لبخند خدا

براي تو كه بدون لمس وا‍‍زه وجب به وجب روحم را مي شناسي

تو كه هر وقت دلتنگ مي شوم بدون نامه بدون تلفن بدون قطار

درون لحظه اي مي رسم به ادراكت...بيست سال است كه اين وازه ها از دستم خواب ندارند هر ثانيه به صف مي كنمشان تا غزلي شوند براي

لبخند هايت هر روز درون كوچه هاي افرينش قدم زني دنبال شاعرانگي ام مي كني صداي خنده هايت تا هفت اسمان انطرف تر هم مي رود.

انقدر باهم خوشيم كه به ياد روز هاي كودكي ام مي افتم كه سرتاسر

نقاشي هايم پر بود از رنگين كمان نفسهايت

از اين شلوغي خسته ام ازاينكه تا سرفه مي كنم تيتر روزنامه ها مي شوم .تا مي خندم انگشت نماي خيابانهايم .امروز دلتنگ ارامش شبهايي هستم كه انقدر برايت پرحرفي مي كردم  كه خوابم كه

خوابم مي برد.قول مي دهم به اولين لبخندي كه رسيدم  بااو رفاقت

كنم توهم قول بده به دخيل هايم كه رسيدي يك گره باز كني وبراي

همدست شدنم با لبخندهايت يك گره ببندي

سلام  من يه شاعر تازه كارم  از اين به بعد ميخوام يه سري از شعرامو براتون بذارم .شمام لطف كنينو بعد از هر خوندنشون برام نظر بذارين

مرسي

اين شعرو چند ماه پيش  گفتم. تو انجمني كه ميرم خيلي ازش تعريف شد

حالا ميخوام  نظر شمارو هم بدونم

راز كوچك من

يك دماغ چاق و باد كرده

دستهاي لاغر و دراز

راست يا دروغ

اين منم كه توي اينه مانده ام  در انتهاي جاده بلوغ

داد ميزنم با صداي گوش كر كن و كلفت-

( دوست دارمت ! )

مادرم دوباره با پيامكي

راز كوچك مرا به خاله گفت

مادرم قبول كن

دوس داشتن عجيب نيس

من ولي دوباره گوش مي كنم

به سوت هاي تو

به ايست

قلب من

بي اجازه

پر از حرفاي عاشقانه مي شود

من هنوز بچه ام

بچه اي كه موقع خريد نان مرد خانه مي شود...

 

اميدوارم پسنديده